روي قبرم بنويسيد؛که از شهر وفا آمده بود...هيچکس هيچ نفهميد چرا آمده بود؟؟؟بنويسيد؛نفهميد کسی دردش را...هيچکس درک نميکرد،دل سردش را...بنويسيد؛که يک عمر خدااااااا را کم داشت...در دوچشمش اثر از گمشده ای مبهم داشت...بنويسيد؛دمادم دل او ابری بودبنويسيد؛که اسطورهء بی صبری بود...بنويسيد؛دلش مثل دل شیشه شکستآن زمانی که دلی بر دل رویا ها بستبنويسيد؛که با عدل خدا مساله داشت...بنويسيد؛که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛که در بی کسی اش سوخت پرشبنويسيد؛غمی بود به چشمان ترش...بنويسيد؛که همواره غمی پنهان داشت...بنويسید؛به تقدير خداااا ايمان داشت ELSA.ARIYAMANESH...
ادامه مطلبما را در سایت ELSA.ARIYAMANESH دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 2elsaariyamanesh4 بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 19:55